ارسال به دوست  نسخه چاپي 

گفت‌وگو با مسعود کيميايي، به بهانه توليد فيلم «خون شد»:

نانوايي براي کيميايي، تنها يک سکانس نيست

هوا ابري بود، نم‌نم باران مي‌زد و در دفتر نشريه سرم حسابي شلوغ بود که به من خبر دادند بايد از لوکيشن آخرين فيلم مسعود کيميايي، کارگردان پيشکسوت گزارش بگيرم. اولش متعجب شدم اما بعد از اينکه با جواد نوروزبيگي، تهيه‌کننده کار، قرار گذاشتم، ديگر همه چيز برايم قطعي شد.

 

ساعت هشت شب به اتفاق عکاس به خيابان امين حضور که لوکيشن فيلم هم در آنجا بود، رسيديم. باران به شدت ميباريد. وارد ساختمان که شديم پس از چند دقيقه استاد مسعود کيميايي را ديدم اما به من گفتند بايد در اتاق ديگر منتظر بمانم. هرچند اين انتظار ساعتها طول کشيد اما لذت ديدن دقت و جديت تيم استاد کيميايي که سر صحنه فيلمبرداري بودند، خستگي را برايم قابل تحمل ميکرد.

ساعت از نيمه شب گذشته بود که به ما اجازه گفتوگو با اين کارگردان پيشکسوت را دادند. وارد اتاقي شديم که حال و هواي تهران قديم را تداعي ميکرد.

مسعود کيميايي به من گفت در مورد چه موضوعاتي ميخواهي مصاحبه کنم؟ گفتم من خبرنگار نشريهاي هستم که موضوع آن برکت خداست و شما هم در جديدترين فيلم خود دو نانوايي داريد. ميخواستم در اين باره با شما به گفتوگو بپردازم. پس از اندکي سکوت گفت: من کيميايي هستم و در حال فيلمبرداري آخرين فيلم خود که فعلاً اسم آن «خون شد» انتخاب شده اما ممکن است بعدها اسم اين فيلم تغيير کند. در محل فيلمبرداري دو نانوايي سنتي وجود دارد که از آنجا که در فرهنگ ما نان از اهميت ويژه برخوردار است، تصميم گرفتيم از اين دو لوکيشن استفاده کنيم. در فرهنگ ما نان تاريخ ندارد و انسان در وهله اول با نان سير شده است.

کيميايي در ميان صحبتهاي خويش با اشاره به اهميت گندم بيان کرد: زمين و انسان هر دو به گندم نياز دارند و هر دو با نان از گرسنگي درآمدهاند. به همين جهت نقطه اصلي انساني و تفکري که جهان از آن نيرو ميگيرد، گندم است.

کارگردان پيشکسوت سينماي ايران درباره اهميت نان و گندم در شعر و ادبيات معاصر ايران و جهان گفت: گندم جايگاهي والا دارد و اين را ميتوانيم در ادبيات و شعرهاي معاصر ايران و جهان هم بيابيم. هرچند گندم در فرهنگهاي ديني، گياه نيست، آيين است. ما ايرانيها وقتي وارد نانوايي ميشويم و بوي نان به مشاممان ميرسد، گرسنگي را از ياد ميبريم و تاريخ هم گواه اين موضوع است که بعد از هر جنگي اگر زندهاي باقي ميماند، حياتش وابسته به گندم بود.

پس از پايان اين گفتوگو به اين باور رسيدم که چقدر جاي نانوايي و نان در سفرههاي ايراني ميتواند پررنگتر باشد و چقدر بيشتر ميتوانيم به آن بها بدهيم.