ارسال به دوست  نسخه چاپي 

مرد نکونام

در طول چند سال اخیر چند نفر از بزرگمردان و نامداران خانواده بزرگ گندم، آرد و نان دار فانی را وداع گفته و به سرای باقی کوچ کردند که از هریک از آن‌ها در این صنف علاوه بر یاد و خاطره‌ای نیکو، یادگارهایی بسیار سازنده و ارزنده باقی مانده است. مرحومین حاج غلامرضا یزدجردی از آرد تابان، حاج هادی آقاطاهر از آرد گندم طلایی، حاج اسماعیل معماریان از آرد تهران‌باختر، حاج اصغر میثمی‌فر از آرد البرز و حاج ماشاءا... چنگیزی از آرد تک کرج، از جمله این سفرکردگان بودند که امروز یادبودهای ارزشمندشان در این صنعت باقی مانده و از سوی دیگر نام نیک آن‌ها همواره بر زبان‌ها جاری خواهد ماند.

اما در روزهای گذشته اتفاقی ناگوار در این خانواده بزرگ رخ داد که همه را غمگین کرد؛ خبر درگذشت مرحوم مغفور مهندس عبدالرضا جمشیدی برای آن‌هایی که از بیماری وی مطلع بودند، بسیار تلخ و برای کسانی که خبری از بیماری‌اش نداشتند، سخت شوکه‌کننده بود. آن مرحوم در کارنامه کاری خود مسئولیت‌هایی همچون ریاست سازمان‌های بازرگانی استان‌های هرمزگان و زنجان، معاونت سازمان بازرگانی استان تهران و مدیریت عاملی شرکت غله و خدمات بازرگانی منطقه یک کشور و معاونت بازرگانی داخلی شرکت مادر تخصصی بازرگانی دولتی ایران را عهده‌دار بود.       

شنبه 29 تیرماه 98 بود که خبر به سرعت دست به دست گشت و در سایت‌ها و کانال‌های مختلف درج شد. یکی نوشت «مرد بزرگ خانواده گندم، آرد و نان از بینمان رفت»، دیگری نوشت «در سوگ مردی از جنس محبت»، جای دیگر وی را «مرد با اخلاق و خوشرو» نامیدند و در کانالی دیگر از آن مرحوم به عنوان «رفیق امام رضایی» خود یاد کردند و اما در متنی بسیار زیبا به قلم دوست عزیزم سیدرضا شفیعی در سایت روابط عمومی شرکت غله و خدمات بازرگانی منطقه یک، این خبر با شیوه‌ای خاص اعلام شده بود که حیف است آن متن را که حرف دل بسیاری از همکاران مرحوم جمشیدی بود، در اینجا نیاورم؛

«سیلوی پیر تهران یکی از محبوب‌ترین و عزیزترین مدیرانش را در سپهر تاریخ خود از دست داد، مدیری که با رفتن خود غمگین‌ترین روزهای این سیلوی پیر را رقم زد. اگر حتی یک بار با این مدیر لایق صحبت می‌کردی مفتون صداقت، پاکی و مهربانی ذاتی او می‌شدی. عبدالرضا جمشیدی رفت تا یک بار دیگر تاریخ گواهی دهد که مهربانی تنها چیزی‌ است که بهترین‌ها را به یادگار می‌گذارد».    

پیامبر گرامی اسلام (ص) که خود مظهر اخلاق نیکوست، در روایتی 10 مشخصه اخلاق خوب را بیان فرموده‌اند: «اخلاق خوب 10 چیز است که خدا هر که را بخواهد سعادتمند کند، آ‌ن‌ها را نصیبش می‌کند؛ راستی گفتار، پایمردی در نبرد، بخشش به متقاضی کمک، نیکی در عوض نیکی، حفظ امانت، پیوند با خویشان، حمایت از همسایگان، حمایت از دوست، مهمانداری و سرسلسله آن‌ها حیا».

کسانی که مرحوم جمشیدی را می شناختند، در یک نظر متفق‌القولند و همه از اخلاق و مهربانی‌اش می‌گویند. حتماً دوستان و خانواده وی شهادت خواهند داد که از آن مرحوم حرفی خلاف واقع نشنیده‌اند و یقیناً وی راست گفتار بوده است. مرحوم جمشیدی در عنفوان جوانی همچون بسیاری از جوانان دیگر به دفاع از دین و میهنش برخاست و بارها در جبهه‌های نبرد تا پای شهادت پیش رفت و در دوره‌ای که برخی افراد با سکوت در مقابل حرف‌های زور معاون اول دولت دهم بر مسند قدرت خویش باقی می‌ماندند، آن مرحوم حرف حق خود را بیان کرد و با حدود سه‌دهه خدمت تا مرز بازخریدی پیش رفت پس به درستی که در نبرد علیه ناحقی، پایمردی واقعی بود. احسان و بخشش وی زبانزد همه بود و هرگز از بخشش به متقاضی کمک، دریغ نمی‌کرد و مظهر خدمت به دیگران بود و تا جایی که می‌توانست، کار مردم را بدون هیچ چشمداشتی راه می‌انداخت.

اما امانتداری جنبه غالب در شخصیت والای آن بزرگمرد بود. مدیریت بر سازمان‌هایی که گردش مالی صدها و هزارها میلیارد تومانی را همراه دارد، کاری بسیار دشوار است و وی در هنگام مدیریت همواره با یادآوری این نکته به خود و زیردستانش که این امکانات و اموالی که دست ما سپرده شده، متعلق به مردم و امانتی است نزد ما، هرگز و هرگز ذره‌ای خود را مدیون بیت‌المال نکرد و همه می‌دانند علی‌رغم آنکه می‌توانست با پشت کردن به آرمان‌هایش، در بهترین مناطق شهری منازل متعددی برای خود تهیه کند، تا واپسین ساعات عمر خود هنوز در منزلی استیجاری سکونت داشت.  

نوشتن بیشتر از اخلاق و شخصیت آن مرد بزرگ، نیاز به چاپ کتاب دارد و در این مقوله نمی‌گنجد اما همین بس که امروز پس از سالیان طولانی که از خواندن شعر سعدی در کتاب فارسی دبستان می‌گذرد، با تمام وجود معنای آن را درک کردم.

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز

مرده آنست که نامش به نکویی نبرند 

امروز که به حضور آن خیل عظیم جمعیت در مراسم تشییع و ترحیم آن مرحوم فکر می‌کنم، به عنوان یک دوست برخود می‌بالم و می‌دانم که وی به آرزوی همیشگی و قلبی خود که عاقبت به خیری بود، رسیده است و إن‌شاءا... که با اولیای الهی محشور و سعادتمند خواهد بود. پس در خاتمه ضمن آرزوی آرامش روح برای همه سفرکردگان خانواده بزرگ گندم، آرد و نان علی‌الخصوص مرحوم مغفور عبدالرضا جمشیدی، از خداوند منان تقاضا دارم که عاقبت همه ما را نیز ختم به خیر گرداند.

إن‌شاءا... 

غلامرضا مظاهری