ارسال به دوست نسخه چاپي
مدیران در دولت جدید
بالاخره پس از هشت سال، دولتی که با شعار تدبیر و امید روی کار آمده بود به روزهای پایانی عمر خود نزدیک شده و تا کمتر از یک ماه دیگر باید سکان هدایت کشور را به دولت جدیدی واگذار نماید که از اصلیترین شعارهایش «دولت مردمی برای ایران قوی» و «کار و کرامت» است. بیشک نمره دادن به عملکرد دولت قبل و انتظارات از دولت جدید میتواند کمترین خواسته هریک از آحاد جامعه باشد که یقیناً این مسأله در همه جای کشور، از منازل به عنوان کوچکترین بخش جامعه تا مراکز عمومی، در حال انجام است.
اما یکی از عمدهترین انتظارات عمومی جامعه که همانا بهبود وضعیت اقتصادی نسبت به قبل است، بر کسی پوشیده نیست و فرد فرد این جامعه منتظرند تا دولت جدید با روشهای خود به این مهم دست یابد. ما نیز در نشریه نگاه هستی بر این باوریم که حوزه گندم، آرد و نان کشور شدیداً بیمار است و نیاز به درمان دارد. در حوزهای که چندده هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت میشود و از کشاورز در مزرعه تا خانواده نشسته بر سر سفره، هر کدام به نوبه خود زنجیروار از وضعیت ناراضیاند، باید یقین داشت که کار به درستی انجام نمیشود و باید برای درمان این بیمار، خونی تازه تزریق شود. چند روز قبل جدولی تحلیلی از میانگین بارندگی و سطح زیر کشت گندم طی پنج سال اخیر در کشور و مقایسه آن پنج سال با سال جاری را در جایی مطالعه کردم که حاوی نکاتی بسیار قابل توجه بود. این مطالعه حکایت از آن داشت که میانگین بارندگی در کل کشور طی پنج سال اخیر، 259 میلیمتر بوده و میانگین سطح زیر کشت نیز 6 میلیون هکتار که امسال کماکان همان 6 میلیون هکتار است اما متاسفانه میانگین بارندگی کاهشی بسیار چشمگیر داشته و به رقم 184 میلیمتر رسیده است. وارد بحث میزان برداشت سالیانه گندم نمیشوم چرا که فکر میکنم هر عددی را بنویسم، یقیناً همراه با اما و اگرها خواهد بود زیرا متاسفانه میزان برداشت گندم در این کشور به دلیل اختلاف نظر بین دو وزارتخانه جهاد و صمت، همواره با یک تفاوت قابل ملاحظه اعلام میشود. وزارت جهاد، آمار خود را بر مبنای سطح زیر کشت و وزارت صمت، آمار خود را بر اساس خرید تضمینی اعلام مینماید که باید یقین داشت این دوگانگی در برداشت از یک موضوع، باعث سردرگمی در اخذ تصمیم در این حوزه بوده و از همین نقطه، اصلیترین مشکل که تامین بهموقع گندم است، شروع میشود. نشریه نگاه هستی به عنوان تنها نشریه تخصصی حوزه گندم، آرد و نان در طول 18 سال فعالیت خود همواره تلاش داشته بدون هیچگونه خط و ربط سیاسی و به دور از ایجاد جار و جنجال با استفاده از نظرات خبرهترین کارشناسان این حوزه، صحیحترین اطلاعات و اخبار را در اختیار مخاطب قرار دهد و تا جایی که مقدور بوده راهکارهای علمی و عملی برگرفته از نظرات برترین و آگاهترین کارشناسان بخش خصوصی و دولتی را نیز در راه برداشتن هرگونه گلوگاه و تنگنا در بخشهای مختلف، به مدیران و مسئولان تصمیمساز ارائه نموده است که بسته به برداشت و انصاف، هر مدیر به طریق خود با این نظرات برخورد کرده است. اما اینک که دولت جدید قرار است وظایف سخت کشورداری را عهدهدار شود، بر خود لازم میدانیم نکاتی را که فکر میکنیم در حال حاضر باعث کندی و رخوت این حوزه است همراه با مطالبی که در آینده در این حوزه میتواند مفید باشد، عنوان نماییم و امید این داریم که در آینده، شاهد روی کار آمدن مدیرانی باشیم که با استفاده از تجربیات مفید گذشته کشور و حتی سایر کشورهای موفق، بتوانند گره کوری را که سالیان طولانی است بر این حوزه زده شده است، باز نمایند. برخی از معضلات عمده به شرح ذیل است؛ · قائم به شخص بودن تصمیمگیریها در این حوزه · عدم توجه به برنامههای از پیش طراحی شده چه در بخش کشاورزی و چه در بخش بازرگانی کشور · عدم استفاده از نظرات کارشناسان پرسابقه، کارکشته و خبره در هر دو وزارتخانه · اعلام دیرهنگام و نابههنگام دستورالعملها و بخشنامههای مرتبط با این حوزه علیالخصوص در مورد تعرفههای واردات و صادرات · اعتماد بیش از حد به آمارهایی که فقط روی کاغذ وجود دارند · اهمیت ندادن به هشدارهای دلسوزان بخش خصوصی و غیرخودی و دشمن دانستن آنها · عدم هماهنگی بین دستگاههای ذیربط در حوزههای کشاورزی و بازرگانی · مهم ندانستن دیگر بخشهای زنجیره غلات همچون حوزه مرتبط با نهادههای دامی البته برای رفع این معضلات، ما پیشنهادهایی داریم که در ادامه به آن اشاره شده است؛ · تدوین برنامهای منظم در خصوص سیاستهای کلان این حوزه با استفاده از تجربه کشورهای موفقی که همچون ما در گذشته با این معضل روبهرو بودهاند و با آزادسازی قیمتها، به روشهای مختلفی هم به دهکهای پایین جامعه خود کمک کردهاند. · ایجاد روشهای منظم و زمانبندی شده برای خرید گندم، چه خرید داخلی و چه خرید خارجی · تقسیم وظایف میان متولیان اجرا بر مبنای کاربرد تخصصی هر حوزه · تدوین روشهای مناسب و نرخگذاری متناسب با شرایط زمانی همگام با میزان رشد تورم · نهایتاً آزادسازی قیمتهای گندم، آرد و نان و دادن کارت خرید به جای پول نقد به دهکهای پایین جامعه که در توضیح این بند باید گفت متاسفانه یکی از دلایل مهمی که باعث جلوگیری از آزادسازی کامل نرخ آرد و نان میشود و عموماً از سوی برخی تصمیمگیرندگان از آن یاد میشود، فشار اقتصادی به اقشار آسیبپذیر جامعه است و به همین دلیل هر زمان که قرار میشود در خصوص افزایش نرخها تصمیمی گرفته شود، پای این قشر به میان آورده میشود و به درست یا نادرست در دادن نرخها به جای اینکه واقعیتها درنظر گرفته شود، تصمیمات احساسی جای خود را به واقعیتها میدهد. پس با توجه به جمیع جهات به نظر میرسد که رسیدن به این هدف خیلی دور از دسترس نباشد و امروز با بهکارگماری مدیران کاربلد و دلسوزی که به مشورت با خبرگان معتقدند و وجود امکانات فراوان نرمافزاری، میتوان به درستی این کار را اجرا کرد و در کنار آن نیز با بهرهگیری از توان الکترونیکی کشور و ایجاد کارت هوشمند خرید مواد غذایی و پرداخت هزینههای انرژی و تقسیم آن میان چند دهک پایین جامعه، با خاطری آسوده نرخها را واقعی کرد. انشاءا... غلامرضا مظاهری