ارسال به دوست نسخه چاپي
گره کور
یقین دارم که دیگر همه میدانند در کشور عزیز ما ایران، نان یک نیاز عمومی است و از معدود کالاهایی است که به آن به عنوان یک کالای محض نگاه نمیشود. دلیل این ادعا نیز میتواند یارانه کلانی باشد که به آن اختصاص یافته و اینک به حدود 200 هزار میلیارد تومان یا به قول مدیران جوان اقتصادی «همت» میرسد.
از آن مهمتر نیز تأخیر در اعلام نرخ واقعی آن است. متأسفانه به دلیل عدم اطلاعرسانی لازم و ناآگاهی مصرفکننده، طی سالیان متمادی خریدار به خرید نانی عادت کرده که به نسبت دیگر کالاها قیمتش به ضرب یارانه و بگیر و ببند و کسر سهمیه و نانینو سرکوب شده است. از همه بدتر اینکه در این سالها کمتر به این موضوع پرداخته شده که تولید نان و قیمت تمام شده آن خیلی هم ارتباطی به یارانه گندم و آرد ندارد و هزینههای متعدد جانبی در تولید یک قرص نان، حرف آخر را میزنند. همین امر باعث شده که خریدار کماکان انتظار خرید نان به نرخ ارزان را داشته باشد و خرید هر کالای ارزانی نیز مساوی است با به دست آوردن کالایی بیکیفیت. امروز زمزمههایی مبنی بر افزایش نرخ نان با اسم مستعار «متناسبسازی نرخها» به گوش میرسد و این در صورتی است که کماکان تورم افسارگسیخته در کشور یکهتازی میکند. از یک سو مردم با گرانیهای متعدد دست و پنجه نرم میکنند و کمر خود را به زور زیر بار گرانی صاف نگه میدارند و از سوی دیگر تولیدکننده هم به جهت بالا بودن هزینهها و عدم انتفاع کافی، از شغل خود راضی نیست و با بیرغبتی به کار خود ادامه میدهد و عدم میل و رغبت در یک کار نیز مساوی است با تولید جنس بیکیفیت. آن سوی این ترازوی نامتقارن، دولت است که به واسطه وظیفه ذاتی خود در حفاظت از حقوق مصرفکننده و تولیدکننده و جلوگیری از رشد تورم، بالاجبار با بالا بردن سالیانه میزان یارانه تخصیصی حوزه گندم، آرد و نان همچنان روندی را دنبال میکند که باید از سالها قبل به آن خاتمه داده میشد چرا که امروز به قدری هزینههای دیگر در تولید بالا رفته که علیرغم پرداخت این حجم عظیم یارانه، فقط بخشی کوچک از محصول تولیدی تحت پوشش قرار میگیرد و عملاً دستمزدها، هزینههای انرژی و سایر هزینههای جانبی، نقشی مهم در قیمت تمام شده دارند. در نتیجه، امروز محصول تولیدی که نان باشد، با یک دوگانگی غیرمتجانس به دست میآید، نه میتوان آن را دولتی خواند و نه آزاد. پس برای اینکه طرفین به اندازه سهم خود از این میدان راضی باشند، عملاً محصول تولیدی به گونهای است که بیشتر استانداردها و قوانین لازم از قبیل وزن، مواد اولیه مناسب، استفاده از نیروی کار ماهر و قیمت در آن رعایت نمیشود و در نتیجه محصولی که به دست مصرفکننده میرسد نیز محصولی است بیکیفیت. امروز یکی از غیرقابل انکارترین موضوعات در تولید یک کالا، بخش نیروی انسانی ماهر است به گونهای که در مدرنترین کارخانههای تولیدی که مدعی تولید صد درصد خودکار هستند نیز نیروی انسانی ماهری حضور دارد که رباتها را کنترل و در نهایت کیفیت محصول تولیدی را تأیید میکند پس باید همواره این اصل را در نظر داشت که تجربه و آموزش، دو پای ثابت کسب مهارت و هریک مکمل یکدیگرند و نیروی کار بیتجربه و آموزشندیده مساوی است با کالای بیکیفیت. باید به فکر چاره بود و چارهجویی در این زمینه نیز فقط با خرد جمعی میسر است. رسیدن به خرد جمعی ابتدا با انتقال اطلاعات صحیح و سپس دریافت نظرات خبرگان این حوزه، نتیجه مثبت در پی خواهد داشت و البته که استناد به اطلاعات سامانه نانینو، نه تنها دردی را دوا نخواهد کرد که معتقدم بر دردهای موجود نیز اضافه خواهد کرد. پس از جمعبندی نهایی باید به اطلاع عموم رساند که امروز آردی که درب مغازه نانوایی به قیمت هر کیسه 35 تا 50 هزار تومان تخلیه میشود، برای دولت بیش از 700 هزار تومان تمام میشود و علیرغم این رقم قابل توجه یارانهای که دولت در این حوزه پرداخت میکند، به واسطه اینکه به روش اشتباه هزینه میشود، نقشش در قیمت یک قرص نان کمتر از 10 درصد است. دادن آگاهی به مردم و اطلاع عموم از اینکه افزایش نرخ آرد، چندان نقش مهمی در نرخ نان ندارد، گرهگشا است. نگاه به گذشته و قبول اشتباهاتی که تا کنون در این حوزه رخ داده و ادامه ندادن روشهای قبلی و تغییر رویه در تولید انواع آرد خبازی با درصدهای متعدد استحصال و نرخهای چندگانه همراه با تغییر مبلغ و نحوه پرداخت یارانه، یقیناً گامی مهم رو به جلو خواهد بود چرا که بخشی مهم از معضلات این حوزه، این چندگانگی در تولید آرد و نان است که اگر سروسامان بگیرد، هم تولیدکننده و هم مصرفکننده از سردرگمی خارج خواهند شد. با توجه به این توضیحات، به واسطه اینکه دولت جدید نیز در روزهای آینده کاملاً زمام امور را به دست خواهد گرفت، اگر بحث حمایت از اقشار ضعیف است، باید مسأله ریشهای حل شود و اگر قرار به برقراری عدالت باشد، با توجه به سیل عظیم مهاجران از سایر کشورها به ایران که در حال حاضر پابهپای ایرانیان از یارانه نان استفاده میکنند، باید عدالت در پرداخت یارانه به اقشار مختلف ملت شریف ایران و به شیوهای غیرنقدی و متفاوت با وضع فعلی باشد، نه اینکه نرخ نان در شهر و روستا یا پایین شهر و بالای شهر تفاوت داشته باشد. شاید دهها بار در مقالههای خود با اعتقاد قلبی نوشتهام که مشکل یارانه در این حوزه، حلشدنی است، فقط کافی است همتی کرد و با استعانت از پروردگار یکتا، ابتدا زیرساختها را ترمیم نمود سپس با استفاده از یک بانک اطلاعاتی دقیق و واقعی از میزان تولید و مصرف، زنجیره گندم، آرد و نان را کاملاً آزاد و گره به ظاهر کور نحوه پرداخت یارانه را باز کرد. گر تو پیش آری به فضل خویش دست برگشایی هر گره کایام بست ان شاءا... غلامرضا مظاهری