ارسال به دوست نسخه چاپي
FIFO و بوجاری
شاید همه چیز از خواب فرعون و آن تعبیر معروف حضرت یوسف (ع) شروع شده باشد. بله گندم به عنوان موجودی زنده، نیاز به نگهداری مناسب و در شأن یک دانه بهشتی را دارد. آنجا که پس از تعبیر خواب فرعون قرار شد هفت سال گندم بکارند و به اندازه هفت سال آینده ذخیره کنند، یقیناً این ذخیرهسازی راه و روشی علمی داشت که امروز به آن FIFO یا اولین خروج از اولین ورود گفته میشود.
تفاوت نگهداری گندم در عصر حضرت یوسف (ع) با امروز ابتدا در نحوه چیدن و عدم جداسازی خوشه از ساقه بود، بعد از آن نحوه ساخت سیلوی نگهداری بود که مطابق آنچه من میدانم، سیلوهای آن زمان تونلهایی زیرزمینی بودهاند که دو سر آنها باز بوده و گندمها به همراه ساقههایشان به صورت افقی و در یک مسیر روی هم چیده میشدند به این ترتیب هم هوا دائم در آنها جریان داشته و هم به واسطه داشتن ورودی و خروجی در دو طرف تونل، گندمهای کهنهتر زودتر برای مصرف خارج میشدند. اما داستان سيلوي تهران به همراه 6 خواهرش در شهرهاي اصفهان، تبريز، مشهد، كرمانشاه، شيراز و اهواز، از داستانهای شنیدنی تاریخ معاصر ایران است. گفته میشود تا قبل از طرح و اجرای سیلوی مدرن در کشور، گندم عموماً در حجم تجاری در کیسههایی که معروف به جوال بود و در حجم خانگی در مخازنی ساخته شده از خشت و گل خام نگهداری میشد. تکلیف جوال که روشن بود و در انبارها روی هم چیده میشد اما نگهداری در منازل بدین صورت بود که این مخازن در قسمتی تاریک از منازل به صورت استوانهای ایستاده ساخته میشدند که از قسمت بالا در آن گندم ریخته میشد و از پایینترین قسمت نیز دریچهای تعبیه شده بود که هنگام نیاز، این دریچه باز شده و گندم از آن تخلیه میشد. در بسیاری از استانهای کشور به این مخازن تاپو گفته میشد. اما در سال 1314 با رشد جمعیت شهرنشین، دیگر دوران جوال و تاپو رو به پایان بوده چرا که در آن روشهای منسوخ، کمتر خبری از قانون انبارداری FIFO بوده و بیشتر به جای اینکه اولین خروج از اولین ورود باشد، بالعکس اولین خروج از آخرین ورود صورت میگرفته، از طرفی حفظ شرایط بهداشتی در آن مکانها به سختی امکانپذیر بوده چرا که عملیات دفع آفات یا اصولاً وجود نداشته یا اگر هم بوده بسیار سطحی انجام میشده و از همه مهمتر نیز امکان هوادهی و جابهجایی گندم، تقریباً صفر بوده است و به واسطه سهلالورود بودن انبارها، انواع و اقسام جانداران و حیوانات موذی و غیرموذی به آنها وارد میشدند و بهداشت در حد صفر بوده است. از سوی دیگر به دلیل کمبود جا، در زمانی که مردم و کشاورزان از خداوند بارش باران و برف را تمنا میکردند، گروهی بودند که دست به آسمان دراز کرده بودند که خدایا نباران تا گندمهای انبار شدهمان از بین نرود. پس بنابر تشخيص مقامات وقت و براي جلوگيري از فساد غلات و ذخيره كافي گندم در شهرهاي فوق، اقدام به طراحی و ساخت سيلو شد که فقط در سال 1319 سيلوي تهران با تغییر پیمانکاران آلمانی به روسی و با ظرفيت 64 هزارتن به بهرهبرداري رسید چرا که بقيه سيلوهاي در دست ساخت به دليل وقوع جنگ خانمانسوز دوم، به صورت نيمهكاره تعطيل شده بودند، نکته قابل توجه این است كه از نظر ظرفيت پس از تهران، سيلوي اهواز با 32 هزارتن و مابقي سيلوهاي ديگر شهرها هريك با ظرفيت 16 هزار تن قرار داشتند. اما با نهضت سیلوسازی نه تنها مشکلات نگهداری اصولی گندم در کشور بر طرف شده است بلکه به واسطه برخی کجسلیقگیها، امروز با افزایش بیش از نیاز سیلو در برخی از نقاط کشور نیز در کنار معضلاتی همچون حمل مضاعف و عدم بوجاری در محل تولید مواجه هستیم. استادان و کارشناسان مرتبط با موضوعات گندم میدانند که همواره یکی از دغدغههای اصلی تأمینکنندگان گندم داخلی در کنار سایر مشکلات این حوزه، مسألهای است به نام افت غیرمفید در گندم؛ این موضوع مربوط به مقدار قابل توجه خاک و فضولاتی است که چه خواسته و چه ناخواسته در گندمهای خریداری شده، یا وجود داشته یا عدهای از خدا بیخبر به وجود آوردهاند! در این مطلب که باید با اصلاح ساختارهای اصلی در هنگام برداشت و حمل گندم، میزان این خاک و فضولات را تا حداقل ممکن کم کرد، شکی نیست اما فعلاً که ظواهر امر نشان میدهد این کار شدنی نیست و اهتمامی برای اینکه این کار از ریشه درست شود، وجود ندارد پس میتوان راهی نزدیکتر را پیمود و با احداث مکانهای بوجاری در نزدیکی مزارع گندم، به دو هدف مهم دست یافت. اول اینکه از حمل و نقل مضاعف بیش از چند صد هزار تن خاک و فضولات مخلوط شده در گندم جلوگیری کرد و سپس با توجه به تکنولوژی مدرن سیلوهای موجود در کشور، از ورود این میزان فضولات به داخل این سیلوها جلوگیری نمود تا هم هزینههای مضاعف نگهداری پرداخت نشود و هم باعث فرسایش احتمالی این سیلوها نگردد. برای شروع این کار ابتدا باید با تشکیل کارگروههایی متشکل از خبرگان و دلسوزان امر در بخش خصوصی و دولتی، میزان خسارتهای عدم بوجاری در محل را برآورد کرد سپس راهکارهای مناسب و تعیین نقاط استراتژیک و مکانیابی مطابق با تمامی اصول مناسب برای بوجاری گندم پس از برداشت و قبل از ارسال به مقصد را در دستور کار قرار داد. پس از اینکه کارهای اولیه نتیجه داد، میتوان قوانین و دستورالعملهای موجود را کمی پایین و بالا کرد و بحث یک درصد و سه درصد افت مفید و غیر مفید را بازنگری نمود. در خاتمه چند بیت از اشعار دفتر چهارم مثنوی مولوی را به عنوان شاهد این مباحث عنوان مینمایم تا بلکه گوش شنوایی در وزارت جهاد کشاورزی برای مطالب بالا یافت شود. دانه لایق نیست در انبار کاه کاه در انبار گندم هم تباه نیست حکمت این دو را آمیختن فرق واجب میکند در بیختن انشاءا... غلامرضا مظاهری