ارسال به دوست نسخه چاپي
موشهای هانوی و مارهای دهلی
در اوایل قرن بیستم که کشور ویتنام یکی از مستعمرات کشور فرانسه بود، استعمارگران دریافتند که در شهر هانوی، موشهای فراوانی وجود دارد که علاوه بر مزاحمت بسیار، باعث بیماری نیز میشوند پس اعلام عمومی کردند که هر کس میتواند موشها را شکار کرده و پس از کشتن، دم موش را جدا کند و بابت تحویل هر دم، جایزهای بگیرد.
در ابتدا این روش اثر داشت و تعداد موشها کم شد اما پس از یک دوره کوتاه، مجریان این برنامه متوجه شدند که در شهر، تعداد موشهای بیدم در حال افزایش است و بعد از کنکاش معلوم شد که مردم برای کسب درآمد بیشتر، موشها را زنده گرفته و پس از جدا کردن دمشان، مجدداً آنها را برای تولید مثل بیشتر رها میکنند. این موضوع یک بار هم در کشور هند در مورد مارهای کبرا اتفاق افتاد. با افزایش مار در شهر دهلی، جایزهای برای تحویل مار مرده داده میشد که باز در این مورد هم مردم به پرورش مار روی آورده و موضوعی را که در کوتاهمدت پاسخی مثبت داشت، تبدیل به معضلی بزرگتر از قبل کردند. در علوم اجتماعی به چنین موضوعاتی، عواقب ناخواسته یا عواقب پیشبینی نشده گفته میشود و درجایی به کار برده میشود که قرار است به اهدافی مثبت دست یافت اما چون تصمیم اولیه هدفمند نیست، با پیشامدهایی مواجه خواهند شد که معضلی جدید را به مشکلات قبلی اضافه خواهد کرد. چند روز قبل خبری در حوزه گندم، آرد و نان دست به دست شد و بسیاری از دلسوزان این حوزه را نگرانتر از قبل کرد؛ موضوع گندمهای آلوده در یکی از سیلوها و سهلانگاری در تحویل گرفتن این گندمهای آلوده و مخلوط با ناخالصی. البته این موضوع قابل پیشبینی بود و بسیاری از دلسوزان میدانستند روزی خواهد رسید که این افتضاح اخلاقی و کلاهبرداری روشن، برملا شود و عدهای نیز تاوان این پستی و نامردی را پس دهند. اگر بخواهیم بیشتر به سر منشاء این اعمال ناشایست دست یابیم، باید به سوابق تاریخی در سیاستگذاریهای این حوزه از ابتدا تا به امروز رجوع کنیم. متاسفانه در کشور ما قبل از آنکه اصول مدیریتی بر اساس برنامهریزی دراز مدت صورت پذیرد، بیشتر برپایه سلایق شخصی در ادوار مختلف به شکلهای مختلف صورت میگیرد و با تعویض مدیریتها، برنامهها نیز تغییر مییابند. این کار را میتوان در حوزه گندم، آرد و نان در مراحل مختلف رصد کرد و قدیمیترها بهتر میدانند که بارها و بارها در این حوزه، تصمیمات چگونه با عوض شدن یک مدیر ارشد تغییر یافته است. مباحث مربوط به خرید تضمینی گندم، جدول پاکی، گندم امانی، نرخگذاری در هر سه زمینه گندم، آرد و نان، نرخگذاری سبوس، گندم تفاهمی، گندم آزاد، گندم و آرد صنف و صنعت، نهضت سیلوسازی و خیلی از این دست مسائل که با تغییر در مدیریتها نحوه اجرایی آنها نیز تغییر یافته و همه این موارد دست به دست یکدیگر داده تا امروز شاهد یک بیبرنامگی در امور باشیم. متاسفانه این تغییرات نوبهای در سیاستگذاریها که ممکن است در زمان خودش و درکوتاهمدت اثر داشته باشد، با گذشت زمان اثرش از بین میرود و باعث میشود زمینههای رشد دلالان و پا گذاشتن به عرصه مخوف مافیایی و ورود آنها در همه امور به وجود آید و آنها با شیطنت از موقعیتهای پیش آمده سوءاستفاده کرده و هر سال میلیاردها تومان از پول بیتالمال را به جیب زنند. نمونه بارز آن را میتوان در فساد در تحویل گندم به مراکز خرید با اختلاط ناخالصیهایی که گاه به سلامت جامعه ضربات مهلکی وارد میآورند، دید که چند نمونه از آن تاکنون رسانهای شده است. خیلی واضح است که گندمی که کشاورز با هزار زحمت میکارد و برداشت میکند، امکان ندارد به خودی خود 8-7 درصد یا بیشتر افت غیرمفید داشته باشد و یقیناً این میزان ضایعات را عدهای از خدا بیخبر بعداً و در مکانی دیگر به گندم پاک اضافه میکنند تا از این راه سود بیشتری کسب نمایند. این در حالی است که چنانچه در مراکز خرید، قوانین رعایت و اجرا گردد، هرگز شاهد چنین اعمال زشتی نخواهیم بود. بارها و بارها در خصوص رعایت استانداردهای خرید از جانب دلسوزان تذکر داده شده اما متاسفانه برخی از مسئولین با تفکر حمایت از کشاورز به این مهم تن نداده و همواره بر خرید گندم با استفاده از آزمایش با الک پافشاری میکنند در صورتی که مطابق با استاندارد باید الک مورد استفاده در مراکز خرید، باشد و همانگونه که در بالا اشاره شد، این سود نامیمون هرگز نصیب کشاورز نمیشود و این دلالان هستند که از این پول حرام بهره میبرند. در کشوری که هر سال مبالغ کلانی بابت یارانه به نان مردم تعلق میگیرد، واقعاً به دور از انصاف است که بخشی از این یارانه بابت فضولات، ضایعات، شن و ماسه و حتی خرد شده مصالح ساختمانی و آجر پرداخت شود. اگر روزگاری در کشور ویتنام و هند عواقب جانبی باعث شد که سودجویان به پرورش موش و مار روی آورده و باعث بیماری و مرگ و میر شوند، باید قبول کرد که امروز این عواقب پیشبینی نشده در اقتصاد کشور ما، موشها و مارهایی با ظاهری انسانی به وجود آورده که خودشان عین بیماری هستند. اما چاره چیست؟ بارها در مقالات قبلی نوشتم که حوزه مهمی که مستقیماً با رزق و روزی تمامی آحاد جامعه ارتباط مستقیم دارد، نیاز به یک متولی واحد دارد و این متولی که باید در قالب شورای عالی گندم، آرد و نان و با ریاست یکی از عالیترین مقامهای کشور، رئیس جمهور یا معاون اول یا یکی از معاونین اجرایی وی تشکیل شود، میتواند علاوه بر سیاستگذاری دراز مدت بر پایه استفاده از تجربیات مفید سایر کشورها، بر تمامی سازمانها و بخشهای مختلف مرتبط با این حوزه نیز نظارت داشته باشد. ان شاءا... غلامرضا مظاهری