ارسال به دوست  نسخه چاپي 

خط‌شکن

یقیناً مردم کشوری همچون ایران که سالیان طولانی تجربه درگیری مستقیم با جنگ را داشته و حتی سال‌ها پس از آن به مناسبت‌های مختلف با یادبودها و یادواره‌های جنگی، سروکار داشته‌اند، خیلی بیشتر از بسیاری از ملت‌ها با برخی از واژگان جنگی آشنا هستند.

 

به طور مثال ما مردمی هستیم که به محض اینکه می‌شنویم کسی می‌گوید پشت جبهه، خط مقدم، خط‌شکن، میدان مین، زیر آتش، سنگر، تک و پاتک و نهایتاً شب عملیات و امدادگر، این کلمه‌ها و جمله‌ها را با گوشت و پوست و استخوان خود عمیقاً درک می‌کنیم زیرا هریک از ما به نوعی به اندازه وسع مالی و توان جسمی خود در آن‌ها نقش داشته‌ایم.

سال گذشته در یکی دو ماه ابتدایی فراگیری ویروس منحوس کرونا در جهان که تا به آن روز حدود سه میلیون نفر را درگیر کرده بود و تعداد جان‌باختگان نیز در سراسر جهان از دویست هزار نفر تجاوز نکرده بود، مقاله‌ای تحت عنوان «خط مقدم تغذیه» نوشتم و در آن علاوه بر نقش مهم کادر درمان کشور به عنوان خط مقدم مبارزه با کرونا و لزوم قرنطینه، به نکته حائز اهمیت در خانه ماندن به شرط ایجاد شرایط مناسب جهت ارتزاق درست و به‌موقع مردم علی‌الخصوص در حوزه آرد و نان اشاره کردم. یاد کردم از اینکه اجرای این کار، همکاری و از خودگذشتگی یک زنجیره را می طلبد، زنجیره‌ای متشکل از کارکنان خدمتگزار سیلوها و ادارات کل غله در سراسر کشور که باید گندم مورد نیاز را تامین کنند تا کارکنان زحمتکش کارخانه‌هایی که باید از این گندم، آرد مورد نیاز نانوایان و سایر مصرف‌کنندگان را به‌موقع تولید نمایند، از کارکنان خدوم شرکت‌های حمل و نقل و رانندگان حمل گندم و آرد و کارگران حمل کیسه آرد یاد کردم و نهایتاً تولیدکنندگان انواع و اقسام نان، نانوایان سینه‌سوخته سنتی و حجیم و نیمه‌حجیم و مهندسان و کارکنان کارخانه‌های نان صنعتی و ماکارونی که جمعیتی وسیع در کشور را تشکیل می‌دهند و اینکه این جمعیت نیز همه با هم در این دوران تلخ، همچون کارکنان بخش بهداشت و درمان کشور، نقشی مهم در خط مقدم تامین مواد غذایی مردم دارند.  

بیش از 15 ماه از فراگیری این ویروس منحوس در کشور می‌گذرد و اوضاع جامعه نه تنها رو به بهبود نرفته بلکه متاسفانه امروز در اوج موج چهارم آن به سر می‌بریم و چند روز قبل نیز بالاترین آمار جان‌باختگان در کشور به ثبت رسید! یکی از نکاتی که در این چهار موج کرونا در کشور صورت گرفت، رنگ‌بندی شهرهای کشور به قرمز، نارنجی، زرد، آبی و سفید و از آن مهم‌تر طبقه‌بندی مشاغل به گروه‌های یک تا چهار بود و نکته حائز اهمیت این بود که در هر شرایط رنگی در کشور، شاغلان گروه یک، مجاز به فعالیت بودند که البته مجاز به فعالیت، اسم ملایم‌تر بود و اگر کمی دقت کنیم، گروه یک «مکلف» به کار بودند!

موضوع بحث امروز من، شاخص‌ترین شغل گروه یک یعنی نانوایی است. حتماً شما هم مثل من بارها در زیرنویس‌های شبکه خبر ملاحظه کرده‌اید که هرجا نامی از گروه یک مشاغل آمده، بلافاصله داخل پرانتز، «نانوایی» و غیره قید شده است. این اولین اسم داخل پرانتز بودن نانوایی، از آن اشاراتی است که بسیار قابل تعمق است و با توجه به شرایط موجود در کشور، یقیناً معنی و مفهومش این است که نانوایی صرفاً یک شغل نیست و مانند بسیاری از مشاغل دیگر، نمی‌توان آن را محدود به یک «محل کسب و کار» دانست زیرا تنها شغلی است که به صورت کاملاً مستقیم قوت لایموت مردم را تامین می‌کند و از همه مهم‌تر اینکه نبودش می‌تواند بحران به وجود بیاورد.

نکته ریزی که کمتر کسی به آن توجه می‌کند، این است که متاسفانه در چند دهه اخیر به دلیل اینکه این صنف مظلوم، بزرگتری دلسوز در دستگاه‌های دولتی نداشته، همواره مورد کم‌لطفی این و آن بوده، از ثابت ماندن نرخش در سنوات مختلف گرفته تا جرایم ریز و درشت و تحمیل هزینه‌های سرسام‌آور انرژی و نیروی کار، یک روز وزارت بازرگانی برایش تصمیم می‌گیرد و روز بعد وزارت جهاد و بعد نوبت به وزارت کشور می‌رسد و این چرخه همچنان ادامه دارد!

با توجه به جمیع جهات و بررسی همه جوانب، این‌جا است که دیگر به شغل نانوایی نمی‌توان خط مقدم تغذیه لقب داد زیرا به نظر می‌رسد این شغل ساکن نیست و همواره در حرکت است و اگر به من باشد، می‌گویم شغل نانوایی «خط‌شکن» است. البته من در مورد شغل صحبت می‌کنم و بر این امر واقفم که در همه مشاغل، خوب و بد با هم وجود دارند و ممکن است به صورت معدود، نانوایانی هم باشند که به دلایلی که کاملاً به شخص خودشان بازمی‌گردد، نتوان آن‌ها را در دسته خادمین مردم قرار داد اما باید اذعان کرد که عموم نانوایان خدوم، زحمتکشانی هستند که در اقصی نقاط این کشور، در گمنامی به خدمت به خلق خدا مشغولند و با کمترین درآمد، امرار معاش می‌کنند و همواره انتظارشان، حمایت بیشتر است.

اما شغل به این مهمی نیاز به مدیریتی در شأن خود دارد که متاسفانه به نظر می‌رسد امروز شأن این شغل حفظ نمی‌شود. در جلسات خصوصی به بعضی از مسئولان اتحادیه‌های شهرهای مختلف، عرض کرده‌ام که نانواخانه به صورت جزیره‌ای مدیریت می‌شود و اگر این مدیریت یکپارچه شود، به بسیاری از خواسته‌های به‌حق نانوایان در سراسر کشور، جامه عمل پوشانده خواهد شد.

همچنان معتقدم برای برون‌رفت از بسیاری از مشکلات در نانواخانه، باید انجمن سراسری اتحادیه نانوایان کشور به صورت کاملاً دموکراتیک و با رای‌گیری تاسیس شود تا بتوان به ساده‌ترین خواسته نانوایان در اقصی نقاط کشور، رسیدگی کرد.

شاید امروز به عنوان نمونه و برای شروع، ساده‌ترین کاری که بتوان برای این خط‌شکنان حوزه تغذیه کشور انجام داد، اختصاص سریع واکسن کرونا باشد. بهداشت نانوایی یعنی بهداشت بخش اعظمی از جامعه‌ای که قوت غالبشان نان است.   

  

                                                                                                                                                                             ان‌شاءا...

                                                                                                                                                                        غلامرضا مظاهری